روزهای تنهایی

این هم یه جور دفتر خاطرات اما از نوع دیجیتالی ؟!

روزهای تنهایی

این هم یه جور دفتر خاطرات اما از نوع دیجیتالی ؟!

کاش بودی ....

این روزها خیلی بهت فکر میکنم.... راست می گن دختر بدون پدر سایه نداره ... کاش بودی ....  

اگه بودی سرم  بالا بود جلوی همه و پشتم قرص ... انوقت هیچ کس هیچ کس نمی تونست بگه بالای چشمات ابرو هست  اما حالا ....  

هر چی بیشتر میگذره بیشتر حس می کنم نبودنت را....  

کجایی.... ببین خانم دکترت قراره عروس بشه اما  تو نیستی ... نمی تونم  جای تو باشم ... همه جا سعی کردم باشم  اما اینجا دیگه نمی تونم ...  

طاقت ندارم وقتی خواهش می کنه که همسر من برادرش باشه ... پدرش باشه ... اما ....  

چه جوری بهش بگم که شوهرم نمی خواد.... که این درد رو درک نمیکنه ...  

کاش بودی .... اخ اگه بودی ... از کی شکایت کنم ... از خدا ... از زندگی ... از روزگار ... از قلب مهربون تو که غم از دست دادن یه عزیز رو تاب نیاورد ... از کی؟؟؟؟  

یعنی اشتباه کردم ....  

کاش بودی .............

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد