روزهای تنهایی

این هم یه جور دفتر خاطرات اما از نوع دیجیتالی ؟!

روزهای تنهایی

این هم یه جور دفتر خاطرات اما از نوع دیجیتالی ؟!

تردید؟؟؟ خستگی ... روزمرگی...

مدتی هست که فکر میکنم چی دوست دارم ؟ دلم می خواد چه کاری انجام بدم ؟ از چه کاری لذت می برم ؟ اگه مشکلی در خصوص میزان درامد نبود اونوقت چی کار می کردم ؟اصلا دلم می خواد کار کنم ....   

دلم می خواد درس بخونم ... منظم وبرنامه ریزی شده !  اما ...  

به شدت دچار روزمرگی ام ...  

حتی تو زندگی مشترکمون هم یه جورایی دست و پا میزنم  ...با این که همسری خیلی خوبه  اما اگه با این وضع من اگه یه روز خسته بشه و حتی دلش یه ادم جدید رو تو زندگیش بخواد بهش حق میدم ....

این روزها به شدت تنبل شدم شایدم سردرگمم ... نمی تونم زندگیم رو مدیریت کنم ... شاید بهتر باشه به زودی به یه مشاور مراجعه کنم ...  

دچار سکونم ... میدونم جوونی عمر زیادی نداره اما ... بازهم داره وقتم میره ...

نظرات 1 + ارسال نظر
باشماق شنبه 29 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 10:53 ب.ظ http://bashmagh.blogsky.com

فکر نمی کنی علت اینکه به همسری کمی مشکوک شده ای
خودت مقصری

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد