روزهای تنهایی

این هم یه جور دفتر خاطرات اما از نوع دیجیتالی ؟!

روزهای تنهایی

این هم یه جور دفتر خاطرات اما از نوع دیجیتالی ؟!

توهین !

گاهی میشه که یکی میاد اینجا و هر چی دلش می‌خواد به من میگه ! آخریش برای پست قبلی ام بود که رسما به بنده گفتن دزد !!!!‌چرا ؟؟؟  

میگم چرا ؟  

چون تو زندگی ام به من یاد داده بودن باید درس بخونم تا بتونم پیشرفت کنم !!! من هم خوندم نه فقط برای پیشرفت یه دلیل بزرگ داشت که تو پست بعدی میگم !  

 درس خوندم وبا رتبه خیلی خوب یکی از دانشگاه سرسری مادر کشور قبول شدم ! بعد از فارغ‌التحصیلی 2 جا برای کار امتحان دادم برای هر دو هم رتبه 1 رو آوردم !!!‌ توی زندگی ام نه از خانواده شاهد بودم نه ایثارگر و نه جانباز و.. هیچ جایی هم پارتی نداشتم غیر از خدا بقول مادرم ! همیشه وقتی برامون دعا می کنه میگه خدایا بچه های من پارتی ندارن تو پارتی شون باش !!! مادره دیگه !  

 اولین جایی که امتحان دادم به دلیل تبعیض جنسیتی و این که من خانم بودم قبولم نکردن ! و جای دوم تنها به دلیل تخصص و رزومه کاری ام و بدون توجه به هیچ چیز دیگه‌ای قبول ام کردن !!!!!  

حالا یه بی انصافی میگه سهمیه داشتم و یا بدتر از اون میلیونی پول میگیرم و می دزدم !!!   

کاش بدون آگاهی به کسی تهمت نزنیم !  

 

پ.ن : من اگه از دانشگاه های پولی !چیزی میگم به خاطر تجربیاتم (چه در زمینه تحصیل و چه تدریس ) هست . من هم میدونم هستن کسانی که توی این دانشگاه ها درس خوندنو خیلی هم در کارشون متخصص هستن  اما تعداد این افراد خیلی کم اند ! نسبی باید در نظر گرفت .

 .  

پ.ن : این عقاید شخصی من هست شاید هم به دلیل نحوه برخورد تو خانواده با این دسته دانشگاه ها ست .  

 

پ.ن: یک ترم هم توی یکی از همین شاخه های دانشگاه آزاد درس می‌دادم  که بعد از ازدواج و تغییر محل زندگی و استخدام دیگه نرفتم !  

 

پ.ن : کاش این آقایی که توهین می کنه هم بخونه ! بعد به من نگه دزد !

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد