روزهای تنهایی

این هم یه جور دفتر خاطرات اما از نوع دیجیتالی ؟!

روزهای تنهایی

این هم یه جور دفتر خاطرات اما از نوع دیجیتالی ؟!

دلشوره !

یکمی دلشوره دارم ... دلم می خواد یه چیزی باشه که برای من  یه نیرو محرکه قوی باشه برای رسیدن به رویا هام .... درباره آزمون ارشد وقتی وبلاگ بچه ها رو می بینم واقعا دلشوره می گیرم انگاری تو دلم رخت می شورن !!!!  

گاهی دلم می خواد کاش یکی بود که با هم درس می خواندیم ... شاید اینجوری بعد از ۲ ساعت درس خواند مثل فنر از جام نمی پریدم و بعد دوباره برای شروع مجدد دچار اینرسی نبودم ....  

درس ها برام آشنا و آسون هست اما باید خوند ... می دونی حتی فکر یه شروع تازه هم جذاب هست ... امیدوارم نیرویی باشه تا همت کنم ....

نظرات 2 + ارسال نظر
دلتنگ پنج‌شنبه 25 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 11:39 ق.ظ http://rozhayezendegieman.blogsky.com

منم میخوام درس بخونم واسه ارشد.ولی نیاز به محرک دارم.منم دوس دارم یکی باشه تا باهم بخونیم.از این بی هدفی و بی انگیزگی خسته شدم.

نونوچه پنج‌شنبه 25 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 07:58 ب.ظ http://htp://nonoche.blogsky.comn

قرار بود من و دوستم با هم درس بخوووووووووووونیم اما همون اوایل راه جا زد ومن رو تنها گذاشت حالا هم داورم تنهایی درس میخوونم اون قدرهام که میگن ارشد سخت نیست نانایی به دلت بد راه نده
امیدوارم قبول بشی مهربونم
موفق باشی

من هم می دونم سخت نیست ! نمیدونم پست های قبلی من رو خوندی یا نه ؟من دانشجوی ترم آخر بودم! درواقع فقط باید پایان نامه ام رومی دادم اما انصراف دادم و می خوام دوباره شروع کنم!!!!!
خوشحالم از این که داری درس می خونی من هم امیدوارم قبول شی عزیزم.....
ممنون از این که دلداری بهم می دی ...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد