روزهای تنهایی

این هم یه جور دفتر خاطرات اما از نوع دیجیتالی ؟!

روزهای تنهایی

این هم یه جور دفتر خاطرات اما از نوع دیجیتالی ؟!

هدف سوم : کارشناسی ارشد !!!!

همونجور که گفتم می خوام دوباره کارشناسی ارشد امتحان بدم همون قضیه خجستگی دلمه !!!!  با توجه به این که کار می کنم ویکمی هم برنامه زندگیم پیچیده است یکمی سخت اما ارزشش رو داره....  واقعا دیگه نمی خوام توی اون دانشگاه آزاد لعنتی درس بخونم .... اما می خوام درس بخونم ... درس خواندن حس خوبی داره و برام مهیجه ... می تونین بگید این دختره دیوونه است ....  

خیلی از درس های کارشناسی دور افتادم واسه همین باید برم کلاس !!!  

همه هم کلاسی های کارشناسی ام که ادامه تحصیل دادن الان دانشجوی دکترا هستن و من ترم آخر ارشد فهمیدم که این گرایشم رو دوست ندارم و عطاش رو به لقاش بخشیدم ....  

فکر کنم فردا برم دانشگاه که انصرافم رو رسما اعلام کنم .... 

 

یه عالمه کار دارم فردا !!!! امیدوارم وقت کم نیارم و به کارهام برسم ...

نظرات 1 + ارسال نظر
ماتوشکا پنج‌شنبه 4 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 10:25 ب.ظ http://www.lakhar.blogfa.com

این دخمله هم کار میکنه.هم کلاس زبان میره هم درس می خونه...دیوونه نیست...اگه رشته شو دوس نداشت انصراف میده چون می خواد چیزیو که دوس داره بخونه...به فکر وزنشم هست...این یعنی خیلییییییییی دخمل گلیه
بهم بگو آدکترتو چه جوری پیدا کردی؟

جیگرتو ماتوشکا جونم داستان عاشقی ام رو هم فقط به خاطر تو می نویسم قول می دم .........
پ.ن : هر روز وبلاگ تو چک می کنم ...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد