هنوز هم به جستجوی دوست گم شده ام هستم اما ..... نمی دونم می تونم دوباره ببینمش یا نه ؟ عجیب اینه که دوتا دوست که همه جوره با هم فرق می کردیم اما خیلی دوست بودیم و دوستم یه دل دریایی داشت ... این روزها خیلی به یادشم ... یاد دبیرستان ، درس خواندن واسه کنکور ، کلاس رفتن ، کتاب خریدن ، قبولی دانشگاه هردو مون ، نامه نگاری ها ، ازدواج دوستم ، خرید عروسی اش ، پرو لباس عروسش (که وقتی لباس اجاره ای اندازش نبود برای این که بدون چجوریه من و وادار کرد به جاش پرو کنم ) ، شب حنابندونش ، روز عروسی (آرایشگاه وآتلیه و ... ) و یه مهمونی دو نفره تو خونه خودش ... خودم و خودش ... آخرین بار کی دیدمش... شاید روز نامزدی خودم ... نمی دونم ... فکرکنم الان 5 سال هست که ندیدمش ...
دلم براش تنگ شده خیلی ...
بهناز عزیزم دلم خیلی برات تنگ شده ... کاش میدیدمت ..............
یووووووووووووووووووووهوووووووووووووووووووو ریمیک جونم برگشته

چه بی صدا نانا اومدی!!!
سلام نونوچه جونم ...
همیشه بهت سر میزدم اما ......
اما چی؟؟